امروزه زندگی و دنیای اطلاعات با نام گوگل پیوند خورده است. افراد با شنیدن یک نام ناآشنا، یا برای خرید یک جنس، یا برای کسب اطلاعات درباره یک موضوع خاص به سرعت به سراغ موتور جستجوی گوگل می روند.
این قضیه چنان با زندگی روزمره درآمیخته که تصور زندگی بدون گوگل برای بسیاری از افراد دشوار است. اما دنیای فناوری قبل از ظهور گوگل چگونه بود؟
آملیا اکر، استادیار در دانشگاه تگزاس آستین که درباره نحوه انتشار اطلاعات و حفاظت از ماندگاری آنها در اینترنت تحقیق می کند، می گوید: «در حال حاضر گوگل ۹۰ درصد بازار موتورهای جستجو را در اختیار دارد و از رقبایی نظیر یاهو، بینگ یا داک داک گو جلوتر است. اما قبل از اینکه الگوریتم جستجوی گوگل تقریبا همه چیز را در وب تحت سلطه بگیرد، سایت هایی وجود داشتند که منابع موجود را موضوع بندی می کردند و موتورهای جستجویی بودند که ساخته شده بودند تا به صورت موضوعی در محتواها بگردند.»
نخستین نسخه این دست وبسایت های مرجع، وبسایت هایی بودند که اصطلاحا «سرفرز» نامیده می شدند و به صورت دستی همه سایتها درباره یک موضوع خاص را می خواندند و اطلاعاتشان را طبقه بندی و عرضه می کردند. این روش بعدها جای خود را به یک مکانیزم کامپیوتری خودکار داد.
در دهه نود حدود ۲۰ موتور جستجوی مختلف بدین شکل وجود داشت که از آنها می توان به یاهو یا آلتاویستا اشاره کرد. این موتورها محتوای وب را در زیر موضوعاتی نظیر «اخبار»، «ورزش»، «سفر»، «تجارت» و نظیر اینها طبقه بندی می کردند. در هر ستون تعداد زیادی نام با لینک آبی مشخص شده بود که کاربران می توانستند با کلیک روی آنها به صفحه مورد نظر بروند. با این حال ظاهر چنین صفحاتی بیشتر از آنکه برای جلب مخاطب درست شده باشد، بیشتر به صفحات آخر تقویمها و دفترچههای تلفن شبیه بود.
تفاوت عمدهای که جستجو در دهه نود میلادی با حال حاضر داشت این بود که آن زمان کاربران با توجه به جدید بودن پدیده وب، به دنبال «کشف وب» و زیر و بالا کردن آن بودند و یافتن یک اطلاعات دقیق یا یک محصول همیشه هدف موتورهای جستجو به شمار نمی رفت. در واقع جذابیت جستجو برای کاربر این بود که می تواند نقشی فعال در انتخاب محتوا ایفا کند.
این در حالی است که امروز وقتی از «جستجو» حرف می زنیم در واقع منظورمان بازدید از وبسایت یا چرخ زدن بی هدف در ایندکسها نیست. بلکه مقصودمان دسترسی به جوابی دقیق و معتبر به یک سوال مشخص یا دسترسی به زنجیرهای از خروجی اطلاعات شبکهها است.
موتورهای جستجو در آن زمان کمتر بر هدفگیری مخاطبان به منظور ترغیب آنان برای خرید یک جنس متمرکز بودند و کاربران از اختیار و کنترل بیشتری به هنگام گشت زنی در وب برخوردار بودند. موتورهای جستجو نیز عموما محتواهای غیراخلاقی را از نتایج جستجو حذف نمی کردند.
هرچند امروزه درجه اختیار کاربران برای انتخاب محتوا در عین تنوع محدودتر شده است، با این حال می توان گفت موتورهای جستجوی فعلی فضای اینترنت را بسیار دموکراتیک تر کرده اند. اگر در ابتدای عصر اینترنت تنها تعدادی محدودی سایت و شرکت می توانستند محتوای خود را برای همگان عرضه کنند، امروزه محتوای تولیدی هر فرد می تواند به سرعت در معرض دیدها قرار گیرد و دیگران با جستجو از آن مطلع شوند.
موتورهای جستجو در عصر ما پیوسته با ردگیری و ثبت نحوه جستجوی کاربران رفتارشان را زیر نظر می گیرند و آن ها را به سرویسهای دلخواه راهنمایی می کنند. در همان حال که شرکتهای تبلیغاتی و بازاریابی نیز با پرداخت پول در صفحات نتایج جستجوها ظاهر می شوند و سلیقه کاربران را شکل می دهند.
در واقع اگر بخواهیم مقایسه کنیم، اینترنت در ابتدا بیشتر به یک کتابخانه با محتوای محدود شبیه بود که موتورهای جستجو در نقش کتابدار تلاش می کردند کاربران را راهنمایی کنند.
امروزه اما اینترنت به دنیایی بیکرانه از اطلاعات شبیه است که موتورهای جستجو با انواع و اقسام الگوریتمهای هوش مصنوعی تلاش دارند در کوتاهترین زمان ممکن گزیدهترین اطلاعات معتبر و مفید را در اختیار او قرار دهند، ذائقه مخاطب را شناسایی کنند، وی را به سمت خرید محصولات و کالاهای تجاری سوق دهند و پایگاههای دادهای عظیم برای شرکتهای تجاری ثالث فراهم آورند.